از باغ می‌برند چراغانی‌ات کنند 

 

تا کاج جشن‌های زمستانی‌ات کنند

 

پوشانده‌اند "صبح" تو را "ابرهای تار

 

تنها به این بهانه که بارانی‌ات کنند

 

یوسف به این رها شدن از چاه دل مبند

 

این بار می‌برند که زندانی‌ات کنند

 

ای گل گمان مبر به شب جشن می‌روی

 

شاید به خاک مرده‌ای ارزانی‌ات کنند

 

یک نقطه بیش فرق "رحیم" و "رجیم" نیست

 

از نقطه‌ای بترس که شیطانی‌ات کنند

 

آب طلب نکرده همیشه مراد نیست

 

گاهی بهانه است که قربانی‌ات کنند

 



نظرات شما عزیزان:

حسین
ساعت23:48---12 دی 1389
سلام

وبلاگت رفته رفته زیبا تر میشه

امیدوارم به ماهم سری بزنید
پاسخ:مرسییی حتما


شیوا
ساعت23:02---12 دی 1389
ღ♥ღ دختر عاشق ღ♥ღ پاسخ:چشم حتما

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







12 دی 1389برچسب:, |